غمبارترین
سه شنبه, ۵ دی ۱۳۹۱، ۰۳:۰۵ ق.ظ
بیپولی یا احساسِ نداری شاید یکی از فراگیرترین و همهگیرترین تجربههای بشری باشد و به همان نسبت هم تلخ و آزاردهنده است. تلخی و آزارندگی احساس بیپولی هم البته درجاتی دارد و هر چه کسی در حالت طبیعی داراتر باشد، نداریاش زجرآورتر و تلختر است.
حالا تصور کنید کسی را که دارا و پولدار است و علاوه بر آن اهل بخشش و کمک و دستگیری است. نداری برای همچه کسی مطمئنا تلختر از نداری کسی است که دارد و اهل بخشش نیست؛ چون فقط غصه خودش را میخورد. شاید هم البته اینطور نباشد و نداری به آن کسی که اهل بخشش نیست فشار بیشتری بیاورد، اما به هر حال آنکه اهل بخشش بوده، دو لذت از دست داده؛ لذت داشتن، و لذت بخشیدن.
خب که چی؟ کسی را میشناختم و میشناسم که -اگر اشتباه نکنم- یکی از بزرگترین لذتهای زندگیاش بخشش و دستگیری و کمک به دیگران بوده. یک عمر زحمت کشیده و به دست آورده و بخشیده؛ و امروز برای همیشه شرایط آنطور بخشش و کمک به دیگران را از دست داده. من مطمئنا نمیتوانم او را کاملا درک کنم، اما فکر میکنم یکی از غمبارترین حادثههایی که ممکن است به سر کسی بیاید همین است.
حالا تصور کنید کسی را که دارا و پولدار است و علاوه بر آن اهل بخشش و کمک و دستگیری است. نداری برای همچه کسی مطمئنا تلختر از نداری کسی است که دارد و اهل بخشش نیست؛ چون فقط غصه خودش را میخورد. شاید هم البته اینطور نباشد و نداری به آن کسی که اهل بخشش نیست فشار بیشتری بیاورد، اما به هر حال آنکه اهل بخشش بوده، دو لذت از دست داده؛ لذت داشتن، و لذت بخشیدن.
خب که چی؟ کسی را میشناختم و میشناسم که -اگر اشتباه نکنم- یکی از بزرگترین لذتهای زندگیاش بخشش و دستگیری و کمک به دیگران بوده. یک عمر زحمت کشیده و به دست آورده و بخشیده؛ و امروز برای همیشه شرایط آنطور بخشش و کمک به دیگران را از دست داده. من مطمئنا نمیتوانم او را کاملا درک کنم، اما فکر میکنم یکی از غمبارترین حادثههایی که ممکن است به سر کسی بیاید همین است.
- ۹۱/۱۰/۰۵