سلام

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تقلب» ثبت شده است

خلق شان تنگ می شود

پنجشنبه, ۱ اسفند ۱۳۸۷، ۰۹:۳۶ ق.ظ

ممکن است یادم برود. ممکن است روزی درست بشود، و من از یادم رفته باشد که روزی چه قدر از یادآوری‌اش آزار می‌دیده‌ام. پس باید نوشت. ممکن است البته این‌ها که گفتم دلیل ‌های خوبی نباشد، ولی برای من هست.

هر کسی حرف‌اش را بزند، می‌گویند «نه. این چه حرفیه. مگه ممکنه ما بذاریم تقلب کنن. اصلا مگه شهر هرته». و البته می‌گویند «ما چه منفعتی داریم که نخواهیم جلو تقلب را بگیریم». و البته حرف از گذشته هم به میان می‌آورند و ادعا می‌کنند «هیچ‌وقت از این خبرها نبوده؛ این‌ها همه‌اش یا توهم است،‌ یا توطئه».گاهی، عکس هم بی ربط می‌شود.

تقلب می‌شود؛ به سخیف‌ترین وضع، همه هم می‌بینند اعتماد به نفس آن‌هایی که از روی –لابد- دل‌سوزی و انجام وظیفه –و این جور وظایف مقدس- بارها رای می‌دهند و رای‌های خاصی را بارها می‌شمارند.

به آن‌ها که می‌گویی، خُلق‌شان تنگ می‌شود، خیلی هم تنگ می‌شود. به آن‌ها هم که می‌گویی، خُلق‌شان تنگ می‌شود. اصلا همه خُلق‌شان تنگ است. آن‌هایی که باید جلو تقلب را بگیرند، بعضی وقت‌ها، هیچ دلیلی را برای مخدوش بودن رای‌های یک صندوق،‌ کامل نمی‌دانند، و بعضی وقت‌ها تنها به استناد یک گزارش، با صلابت و افتخار پاک‌کن می‌کشند به هر چه رای.

وقتی می‌گویی، خُلق‌شان تنگ می‌شود. می‌گویند «چرا داد می‌زنی.» بله. جمله‌شان سوالی نیست. استفهام انکاری است. و تو هم داد نزده‌ای. حرف زده‌ای. و احتمالا معنای حرف‌شان این است که «صدات رو بیار پایین بچه.» بله. این «بچه‌»ای که توی ترجمه آمده، شاید مرا تبدیل کند به یک مترجم غیرامانت‌دار. ولی می‌توانید از دیگر مترجم‌ها هم بپرسید.

خُلق‌شان تنگ می‌شود. حتی به فکر برخورد قانونی می‌افتند. «داری فلان جا را تضعیف می‌کنی با این حرف‌های‌ات. ما به حال مملکت دل‌سوزتریم یا تو. آن چه جوان در خشت خام می‌بیند، ما در آینه می‌بینیم. اصلا نشنیده‌ای می‌گویند سر و صدای پول خورد، زیاد است.» باور کنید هیچ کدام این جمله‌ها سوالی نبودند. لابد دیگر به نقل‌های من هم اعتماد ندارید.

یادم باشد، تقلب هست، و آقایان هم می‌بینند، و برخورد نمی‌کنند؛ البته ممکن است این بار نباشد. بله. دیدید من هم آدم –تقریبا- منصفی هستم. بعد از این‌که گفتم تقلب هست و آقایان هم می‌بینند و برخورد نمی‌کنند، گفتم ممکن است این بار نباشد. من خیلی البته آدم منصفی هستم. کیست که بداند.

این نوشته، هیچ منبع معتبری ندارد.

  • حسن اجرایی