دربارهی سرمایهی اجتماعی در سال 88
هشدار! اگر از دیدن نیمهی خالی لیوانها یا نیمههای خالی لیوان هراس دارید، این نوشته ناخواندنی است. چیز زیادی از دست نمیدهید. گرچه برای پر کردن نیمهی خالی لیوان، چارهای جز درست دیدناش نیست.
این نوشته، نگاهی است به آنچه در سال دراز و پررخداد 1388 بر سر «سرمایههای اجتماعی» آمده است؛ به تفکیک سرمایههای اجتماعی اصلاحطلبان، محمود احمدینژاد و دولتاش و نظام جمهوری اسلامی ایران.
یک. پیش از انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1388، آنچنانکه اینجا هم نوشتم، گمان نمیکردم سرمایههای اجتماعی اصلاحطلبی چنان باشد که بتواند 13 میلیون رای به دنبال خود بکشاند. اما تلاشهای انتخاباتی اصلاحطلبان و هواداران و طرفداران میرحسین موسوی و حجتالاسلام مهدی کروبی، توانست چنان تحرکی ایجاد کند که برخلاف انتخاباتهای دور دوم ریاست جمهوری پیش از آن، این بار یک فضای کاملا دو قطبی تا پیش از انتخابات شکل بگیرد.
اصلاحطلبان توانستند سرمایههای اجتماعی خفته و بیدار خود را بسیج کنند. عملکرد چهار سالهی محمود احمدینژاد، و ناشناخته بودن شخصیت امروزین میرحسین موسوی، رای گروهی از اصولگرایان را نیز به سوی آنها کشاند. عدهای نیز که همواره سخن از تحریم انتخابات میگفتند، این بار با عناوین مختلف، دست از بیعملی سیاسی برداشتند و وارد کارزار تبلیغات انتخاباتی برای پیروزی اصلاحطلبان شدند.
اما بیتدبیری میرحسین موسوی و حجتالاسلام مهدی کروبی، و دیگر رهبران ریز و درشت اصلاحطلب، با سرمایههای اجتماعی اصلاحطلبی چنان کرد که معلوم نیست چه زمانی باید بگذرد تا اصلاحطلبان بار دیگر بتوانند با استفاده از شیوههای قانونی ورود به قدرت، اقلیتی از مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهر و روستا، و احیانا ریاست جمهوری را به دست بیاورند.
شاید حفظ سرمایههای اجتماعی اصلاحطلبی، و حفظ شرایط ورود به قدرت در انتخاباتهای بعدی، برای رهبران اصلاحطلب چنان اهمیتی نداشت، تا برای رسیدن به آن محافظهکاری کنند. شاید به زبان آوردن بسیاری سخنان و انجام بسیاری کارها، برایشان بسیار مهمتر از تدبیر برای حفظ 13 میلیون رای تا انتخابات بعدی بود. شاید هم آنچه از میرحسین موسوی و حجتالاسلام کروبی و دیگران در این چند ماه پس از انتخابات دیدیم، همگی برای رسیدن به همان دو هدف «حفظ سرمایههای اجتماعی» و «حفظ شرایط ورود به قدرت در انتخاباتهای بعدی» بوده باشد، اما دستکم آنچه این روزها دیده میشود آنی نیست که باید میشد.
- ۲ نظر
- ۱۱ فروردين ۸۹ ، ۱۳:۱۰