از کدام جیب
نوشتهای میخوانی. بخشهایی از آن را میپسندی و بخشهای دیگری را نه. نیاز میبینی حرفی بزنی و آن بخشهای ناپسندش را روشن کنی. بهانهی خوبی است برای نوشتن! من این نوشته را خواندهام، و چیزی از میان کلمههای آن کشف کردهام. پیش از آن که کشفام را بگویم و به نقد آن بنشینم، تو هم آن نوشته را بخوان تا تنها به قاضی نروم و راضی برنگردم.
نکتهای که از میان کلمههای آن نوشته میتوان گاه به کنایه و گاه به صراحت دید، القای فشار مجلس شورای اسلامی و نمایندگان آن به رهبر انقلاب برای محدود کردن دولت است؛ و البته محروم کردن دولت از حقوق قانونی و سنتیاش؛ و همچنین اجابت رهبر انقلاب! اگر با خواندن آن نوشته، به این نتیجه رسیدی، خواندن نوشتهی من را ادامه بده، وگرنه کارهای زیادی میتوان کرد غیر از خواندناش؛ که راحتترین آن، بستن صفحه است.
[caption id="attachment_134" align="alignleft" width="288" caption="برای «تحمیل خواستهی غیرقانونی»"]
تحریف یکی از رویدادهای روزهای اخیر، البته با دقت و حرفهایگری تمام را میتوان در این نوشته دید. در بند دوم، تلاش کلمهها برای القای فشار نمایندگان مجلس برای برکناری مشایی به رهبر انقلاب موج میزند؛ چنانکه در ابتدای آن آمده است:
در طول چهار سال گذشته، مجلس شورای اسلامی فشار متناوب (و دارای فراز و فرود)ی را برای عزل و برکناری همکاران رئیسجمهور وارد کردهاست. آنجا که توانسته از پتانسیلهای قانونی خود برای استیضاح استفاده کرده و هر جا ممکن نبوده، به فشارهای سیاسی رو آوردهاست.
آنچه نقل کردم، یک قضاوت کلی است. و یک مقدمه برای القای آنچه قرار است گفته شود. در جملههای بعدی نکتههای ریزتری گفته میشود، تا نظریهی «فشار فراقانونی نمایندگان» مجلس شورای اسلامی آن هم برای «تحمیل خواستهی غیرقانونی خود» اثبات شود.
به عبارت دیگر، سقف توقع مجلس از دولت غیر مشخص و کاملاً فراتر از اختیار قانونی مجلس است. چه آنکه در بسیاری مواقع نسبت به حق قانونی هیات وزیران در تصویب لوایح داخلی نیز مداخله و اعمال نفوذ کرده است.
و جملهی بعدی این است:
در ماجرای اخیر آقای مشائی اما، بر فرض عدم مداخلهی رهبر انقلاب، مجلس هیچگونه امیدی برای تحمیل خواستهی غیرقانونی خود به رئیسجمهور نداشت.
و اکنون ثابت شد که ورود رهبر انقلاب و الزام دکتر احمدینژاد به عزل مهندس مشایی، تنها به تحریک نمایندگان مجلس شورای اسلامی آن هم برای «تحمیل خواستهی غیرقانونی»شان بوده است. گویی به هیچ وجه امکان ندارد که رهبر انقلاب خود برای عزل مشایی اقدام کرده باشند. فارغ از اینکه معلوم نیست بنابر کدام خبر یا حتی احتمال، این کلمات نوشته شدهاند، معلوم نیست چرا رهبر انقلاب باید تن به «تحمیل خواستهی غیرقانونی» و نه حتی «فراقانونی» نمایندگان بدهد و هر کاری بخواهند بگوید «به روی چشم».
البته همهی این بند، برای علتیابی بخشی از رفتار دکتر احمدینژاد است، و کلمهها خواستهاند این چند جمله را بخشی از دلایل محمود احمدینژاد برای اینکه «احساس» کند «غیرعادلانه» «بازندهی بخشی از بازی شدهاست.»، جلوه بدهند. این هم این جمله: «بر همین اساس، احمدینژاد احساس میکند “غیر عادلانه” بازندهی بخشی از بازی شدهاست.» بند چهارم هم مرتبط با این موضوع است. البته چه بهتر که همهاش را بخوانی.
- ۱ نظر
- ۰۷ مرداد ۸۸ ، ۲۰:۱۱