سلام

آخرین مطالب

سلیقه‌های دوست داشتن

يكشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۸۷، ۰۲:۵۸ ب.ظ
  • اول:

کسی را دوست داری. خیلی هم دوستش داری. صرف نظر از جنسیت. دلت می‌خواهد روز و شب و ساعت به ساعت کنارش باشی؛ کنارش که نمی‌شود باشی، به همین راضی هستی که حتی اگر شده سالی یک بار بتوانی گوشی‌ات را برداری، شماره‌ بگیری و یک دقیقه هم شده صدایش را بشنوی.

او هم همین‌طور تو را دوست دارد؛ با این تفاوت که ترجیح می‌دهد کمتر حرف بزند، کم‌تر احساسش را بروز دهد و کمتر به روی خودش بیاورد. و با همه‌ی این‌ها گاه‌وقتی با تمام وجود می‌بینی عمق و شدت دوست داشتنت را؛ تا آن‌جا که فکر می‌کنی دوست داشتن تو، به گرد دوست داشتن او هم نمی‌رسد.

روزها و هفته‌ها و ماه‌ها می‌گذرد و تو دلت را خوش می‌کنی به شنیدن صدایی یا دیدن نشانه‌ای یا حتی کمترین توجهی. و هر چقدر کم‌تر می‌شود بیشتر درد می‌کشی؛ و تو که دلت به همین یک لحظه‌های اندک خوش است، همه‌ی کوشش خودت را می‌کنی تا همان یک لحظه‌ها را بیشتر کنی.

هر چه بیشتر بی‌توجهی می‌بینی و بیشتر درد می‌کشی، بیشتر تشنه می‌شوی و بیشتر می‌خواهی و بیشتر تشنه می‌شوی و بیشتر می‌خواهی...

  • دوم:

کسی دوستت دارد. خیلی هم دوستت دارد. صرف نظر از جنسیت. دلش می‌خواهد روز و شب و ساعت به ساعت کنارت باشد؛ کنارت که نمی‌تواند باشد یا نمی‌شود باشد، به همین راضی نیست که تا جایی که می‌شود باشد. اگر نشود نیم ساعت تمام حرف بزند، ترجیح می‌دهد قید همه‌اش را بزند.

تو هم همان‌طور او را دوست داری. با این تفاوت که ترجیح می‌دهی کمتر حرف بزنی، کمتر احساست را بروز بدهی و کمتر به روی خودت بیاوری. و با همه‌ی این‌ها گاه وقتی با تمام وجود، عمق و شدت دوست داشتنت را به او نشان بدهی؛ تا آن‌جا که او با خودش فکر می‌کند دوست داشتنش چه حقیر است.

روزها و هفته‌ها و ماه‌ها می‌گذرد اما او روز به روز بیشتر شکایت می‌کند از بی‌توجهی، از بی‌علاقگی؛ در حالی که تو می‌دانی دوستش داری و می‌بینی که با ابراز علاقه‌ای خارج از نوبت، اعتراض‌هایش را فراموش می‌کند. و کم کم جوری می‌شود که کم‌ترین سهل‌انگاری و بی‌توجهی و حتی اجبارها و ناتوانی‌های عقلی و عرفی، باعث شکایت او می‌شود.

هر چه سعی می‌کنی بیش‌تر توجه کنی و بیش‌تر محبت کنی و بیش‌تر حواست را جمع کنی، در اولین تخطی از قوانین سخت محبت‌ورزی، محاکمه می‌شوی که نمی‌خواهی، دوست نداری، اهلش نیستی، دروغ می‌گویی و ...

نظرات (۲)

فوق العااااده بود!
باید چند بار دیگر بخوانمش !!!!
چیه ؟ خوب نفهمیدم . باید بازم بخونمش تا فارغ از ذهنیت بفهمم ش.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی