سلام

آخرین مطالب

زجر اسطوره‌گی

پنجشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۸۸، ۰۲:۱۷ ق.ظ

قبول نداری. دلیل هم داری برای قبول نداشتن‌ات. مسئله هم به اندازه‌ای مهم و حساس هست که نتوانی بگذاری‌اش کنار و بگویی «شرایط‌اش که مهیا شد، پی‌اش را می‌گیرم».  باید به هدفی که داری برسی. چاره‌ای نیست جز اینکه وانمود کنی پای‌بند به ساختار هستی و به همه چیزش اعتقاد داری. اصلا باید وانمود کنی فدایی این ساختار هستی و جان و آبرویت را هم گذاشته‌ای در این راه.

خیلی کار سخت و پیچیده‌ای است اما چاره‌ای نیست. باید به گونه‌ای رفتار کنی که همه فکر کنند «این دیگه آخرشه بابا». گاه و بی‌گاه هم البته باید به این و آن حمله کنی که «تو که این حرف رو زدی معلومه با ساختار مشکل داری» یا «تو خجالت نمی‌کشی می‌گی با ساختار مشکل داری و اینجاش خوب نیست؟» و غیره.

البته هر جا هم شرایط‌اش پیش آمد باید حواس‌ات را جمع کنی و ساختار را بگذاری کنار و کاری که لازم است را به سرانجام برسانی، البته باید حواس‌ات را جمع کنی که رفتارت قابل توجیه باشد. البته زیاد لازم نیست توجیه عالمانه و علمی‌ای باشد، اما باید بلد باشی قضیه را جمع کنی اگر جایی کسی خواست بیش از اندازه دقت کند و پاپی‌ات شود.

اگر هم فایده نداشت، به آنچه تاکنون بوده‌ای و به ابراز ارادت‌ها و جانفشانی‌های پیش از این‌ات اشاره کن و با یک خطابه‌ی غرّا همه چیز را تمام کن. این را هم فراموش نکن که مردم هر قدر هم از گذشته و سنت فراری باشند، باز هم دیوانه‌ی اسطوره‌اند؛ تنها باید شکست‌ناپذیر و بی‌عیب و نقص جلوه کنی. عذرخواهی سم است. تو اشتباه نمی‌کنی.

  • حسن اجرایی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی