سلام

آخرین مطالب

«البته در حد پیشنهاد»

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۸۸، ۰۵:۴۷ ب.ظ

تخت نداشتیم. چه به‌تر البته. اتاق مرتب و راحتی داشتیم که حضور تخت، بدقواره و کوچک‌اش می‌کرد. خیلی کم بودند کسانی که تشک داشته باشند. من و مهدی هم -تا جایی که یادم می‌آید- رخت خواب‌مان پتوی تا شده بود.

مهدی صبح‌ها که بیدار می‌شد، پتوی رخت‌خوابی‌اش را بیشتر تا می‌کرد و کنار کمد پتوها پهن می‌کرد و وقتی می‌خواست درس بخواند یا چیزی بنویسد، می‌نشست همان جا. من اما این کار را نمی‌کردم. پتوها را هر صبح جمع می‌کردم و تا شب با هر دوشان خداحافظی می‌کردم.

انسان بسیار جالبی بود، و لابد هنوز هم هست. چند بار به‌م گفت که من هم اگر بخواهم می‌توانم یکی از پتوهام را تا کنم و وقت درس خواندن و نوشتن، روش بنشینم. من البته یا نیازی نمی‌دیدم یا دوست نداشتم و یا شاید اصلا حال و حوصله‌ی این کار را نداشتم. عادت داشت بعد از زدن حرف‌هاش بگوید «البته در حد پیشنهاد».

یک روز پتو را جمع کرده بودم و گذاشته بودم گوشه‌ی حجره. از اتاق بیرون رفت. من هم خواستم بروم بیرون؛ در را باز کرد و پتو را نگاه کرد و کمی سکوت کرد و گفت پتو را بگذارم داخل کمد. البته باز هم یادآوری کرد که «البته در حد پیشنهاد».

  • حسن اجرایی

نظرات (۵)

یحتمل ایشون هر دفعه به شما حرفی میزده ابتدا فراموش میکرده اصالت شما رو بعد که به یاد می اورده اون جمله در حد پیشنهاد رو اضافه میکرده به حرفاش :ذی
چرا همش می گفته در حد پیشنهاد؟
  • دودینگ‌هاوس
  • فکر می کنم واضحه. برای اینکه می خواسته هم حرفش رو زده باشه؛ و هم وانمود کنه فقط یه پیشنهاده!
  • حسین جعفریان
  • اینکه خوبه :)
    زندگی طلبه گی هم عالمی داره .
    شاید منحصر به فرد ( البته در حد یه پیشنهاد )
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی