سلام

آخرین مطالب

یک بدیهی فراموش شده

شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۸۹، ۰۳:۰۹ ب.ظ

آدمی‌زاد مسئول است. اول از همه و آخر از همه و همیشه در برابر خدا مسئول است. آدمی‌زاد باید برای کرده‌ها و نکرده‌ها و سکوت‌ها و نگاه‌هایش پاسخگو باشد در برابر خدا. آدمی‌زاد خودش باید پاسخگو باشد. آدمی‌زاد باید تنها و تنها پاسخگو باشد که چرا آن روز آن کار را کرد یا آن روز آن کار را نکرد یا چرا آن روز سکوت کرد یا چرا از آن راه رفت یا نرفت.

آدمی‌زاد نمی‌تواند در پیشگاه خدا به حزب و دسته و گروه و خانواده‌اش استناد کند. باید خودش بتواند بگوید و بداند چرا چنان کرده و چرا چنین نکرده. شاید بنده‌های خدا بپذیرند، اما خدا -تا جایی که من فهمیده‌ام- نمی‌پذیرد که به‌ش جواب بدهی چون آقای حزب و آقای دسته و گروه و غیره گفتند، چنان کردم و چنین نکردم. بله. اگر فرمودهٔ دسته و گروه و غیره، چنان باشد که خودش بتواند بدون استناد به فرموده، پاسخگو باشد، هیچ شکی در درستی آن نیست.

بله البته. معصومین هر چه گفته‌اند، همان است. دست‌کم در برابر خدا کافی است برای پاسخگو بودن. اما کردار و گفتار و سکوت غیرمعصوم، هر که باشد و به هر جا برسد، تنها می‌تواند الگو باشد. الگویی برای بهتر یافتن و بهتر دیدن؛ نه اجازه‌ای برای گذشتن از مرزهای روشن. گاهی البته گفته‌ها و ناگفته‌ها و سکوت‌های کسی، حتی اگر معصوم نباشد، ما را به یقین می‌رساند و در برابر خدا هم معذور می‌شویم، اما ممکن است لازم شود پاسخ بدهیم که چه‌گونه به این گزاره رسیدیم؟ و چرا با گفته و ناگفته و سکوت غیرمعصوم، از مرزهای دین و رفتار معصومین و فقه عبور کرده‌ایم.

ما علاوه بر نیاز به احکام، نیازمند الگو هستیم. الگوهایی برای بهتر شناختن و بهتر دیدن. چاره‌ای نداریم. اما الگوپذیری تفاوت می‌کند با گذشتن از مرزهای روشن فقه و عقل، به بهانهٔ الگوپذیری. اسلام فقاهتی یعنی این. یعنی وقتی من نمی‌توانم احکام اسلام را مستقیم و بی‌واسطه به دست بیاورم، در همان‌هایی که نمی‌توانم،‌ رجوع می‌کنم به آنها که می‌توانند. اما خودم باید تشخیص بدهم اینجا جای کدام حکم است. او می‌گوید نماز صبح وقتی قضاست که احوال آسمان چنان باشد و چنین نباشد، اما من باید احوال آسمان را تشخیص بدهم. و اگر کاری کردم برخلاف آنچه دانسته‌ام، خودم باید بتوانم پاسخگو باشم؛ چرا که الگو تنها راهنما و کمک و مشاور است نه ختم کلام. استثنا هم ندارد این گزاره.

کرده و نکردهٔ برادر مومن، و جمع مومنان هم نمی‌تواند دلیل کامل و پاسخ کاملی در برابر خدا باشد. گرچه می‌تواند شاهد و موید خوبی باشد. اما اینکه بگویی چون فلانی که در ایمان‌اش شکی ندارم، و در خلوص‌اش هم، چنان کرده، پس من هم چنان کردم، پاسخی در خور گفتن به خدا نیست. ما مسئول‌ایم. خودمان مسئول‌ایم. حزب، اجازهٔ پاسخ‌گویی از طرف ما در پیشگاه خدا ندارد. هیچ گروه و دسته و جماعتی که ما در آن عضو بوده‌ایم یا خودمان را عضو آن می‌دانسته‌ایم نیز در پیشگاه خدا کلمه‌ای ندارند برای دفاع از ما. حزب خوب است. خیلی و مفید است؛ اما عضویت در حزب، به شرطی پاسخ‌پذیر است که مرا به گذشتن از مرزهای اسلام وادار نکند.

این نوشته به دعوت برادرانهٔ  درویشی نشسته بر پوست پلنگ نوشته شده.

  • حسن اجرایی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی