سلام

آخرین مطالب

حرام است

پنجشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۸۹، ۱۲:۴۰ ق.ظ

ابایی ندارم از این که بخواهم در زمین تو بازی کنم. هیچ ابایی ندارم. اما من حتی در زمین بازی تو، من‌ام؛ قواعد خودم را دارم؛ و حتی اگر به تو و بازی‌ات احترام بگذارم، از خودم و قواعدم نمی‌گذرم؛ هر قدر هم مقدس باشی و احترام‌ات واجب باشد.

وقتی تحمل نداری خلاف میل‌ات چیزی بشنوی، و حتی نمی‌خواهی وانمود کنی که حوصلهٔ شنیدن داری، انتظار ادامهٔ بازی نداشته باش. تا وقتی فقط مدح و ثنا شنیدن شادت می‌کند، و راضی‌ات می‌کند، و خنده بر لبان‌ات می‌نشاند، انتظار نداشته باش کلمه‌ای از من بشنوی.

تعارف که نداریم. این حق را به‌ت می‌دهم که -اگر فکر می‌کنی- اشتباه می‌کنم، بیایی و حرف‌هایت را بزنی و اگر توانستی، راضی‌ام کنی به هر چه -خودت فکر می‌کنی- درست است. گرچه معلوم نیست قرار باشد روزی رویارو شویم، چنانکه تا امروز هم رویارو نشده‌ایم.

بله. تو خوبی‌ها و حُسن‌های فراوانی داری که شاید حتی کم‌مانند باشی، اما تا وقتی فقط می‌خواهی «خوش» بشنوی و «ثنا» بشوی، من نمی‌توانم سخنی بگویم و حتی زبان به گفتن خوبی‌هایت باز کنم. نه که فقط نتوانم، یا نخواهم، مشکل اینجاست که نارواست مدح تو، و حتی یاد کردن نیکی‌ها و کرده‌های نیک‌ات.

  • حسن اجرایی

نظرات (۵)

همیشه دانایان، اختلاف ها را پنهان مطرح کرده اند. مثل سران قوا نیستند که انتقادهایشان را بین مردم بیاورند.
حالا یکی در این کشور پیدا شده که عالمانه عمل می کند و "خلاف میل" می شنود و با لبخند هم جواب می دهد؛ تو ناراحتی؟!
تعجب می کنم که این نقد شنوی را تکذیب هم می کنی!
پی نوشت : البته برداشت من از مطلب شما چیز دیگری بود. اما چون یکی از (ظاهرا) دوستان شما، آن را به این موضوع حواله داد و آن را منطبق بر واقعیت نمی دانستم نقد خود را نوشتم
وقتی فقط اجازه داریم مداحی کنیم, مدح کردن مرگ اندیشه است.
سلام
تقدیم به شما که خودرا ملتزم به حق و حقیقت می دانید:
نظریات متضاد، به­ جای آن­که یکی درست و دیگری نادرست باشد، هر کدام در بخشی از حقیقت سهیم هستند.بنابراین لازم است که عقیده­ی مخالف، بخش دیگر حقیقت را ارئه دهد که عقیده­ی مورد قبول فقط یک بخش آن­را منعکس می­کند ....... حقیقت در مسائل مهم و عملی زندگی، بیشتر در سازش و تلفیق اضداد است ....... حقیقت با وجود سرکوبی همیشه در پایان پیروز است ....... ساکت کردن و سرکوب عقیده یعنی قبول کردن خطاناپذیری آن­هایی که سرکوب کرده­اند، اما هیچ­کس مصون از خطا نیست، هیچ­کس هم قادر به دانستن همه­ی حقیقت نیست ....... لازم است حقیقت پیگیرانه مورد حمله و انتقاد باشد تا نیرومندی خود را حفظ کند ....... حتی تندروترین متفکران نباید از بیان عقیده خود بازداشته شوند.ممکن است نظر آن­ها کاملا خطا باشد اما اگر از بیان آن نظر بازداشته شوند، آن­هایی هم که کمتر تندرو هستند و بیشتر معقول، ممکن است از دادن نظر ترس داشته باشند.از این خفقان جامعه آسیب می­بیند ....... اجتماعی اخلاقی است که در آن عظمت و بزرگی انسان مورد احترام باشد ....... آزادی و اخلاق دست به دست هم پیش می­روند و یکی بدون دیگری ناممکن است.
جان استوارت میل، درباره­ی آزادی، برگرفته از تاریخ فلسفه سیاسی غرب نوشته دکتر عبدالرحمن عالم
http://dastekhial4.blogsky.com/page/2/
خوب بود چه اشکالی داشت مرجع ضمیر را تصریح می کردید. با همین ادب و صریح نقد می کردید؟
به سامان:
خلاف میل شنیدن و لبخند زدن کجا و عمل کردن کجا؟ با ناقد مانند انسان جاهل کم اظلاع برخورد کردن و تحمل مدح و ثنا کجا و ترس از غرور به خاطر ستایش دیگران و گمان خطا به نفس خویش بردن کجا؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی