پروژه نابودی تفالهها
سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۸۹، ۰۵:۰۸ ب.ظ
تفالههای چای حتی روی در قوری هم بود. باید میشستمش. خواستم بگیرم زیر آب تا تفالهها بروند پی کارشان. کار درستی نبود. چون کل سینک را کثیف میکردند و جمع کردنشان هم زحمت اضافه بود.
ظرف پلاستیکی که معمولا پذیرای تفالههاست را گذاشتم زیر شیر. آب را که میخواستم باز کنم، یادم آمد که دفعههای پیش که همین کار را کرده بودم، تفالهها به محض برخورد با آب پرت شده بودند این طرف و آن طرف و همه جا بودند جز داخل ظرف تفالهها.
انگشتهای دستم را گرفتم زیر آب. آب از لای انگشتهایم میریخت روی در قوری، و تفالهها آرام و بیآنکه پرت بشوند، میرفتند در ظرف تفالهها.
سهشنبه 27 مهر 89
- ۸۹/۰۷/۲۷