سلام

آخرین مطالب

باید روش بنویسم

سه شنبه, ۲ آذر ۱۳۸۹، ۰۵:۳۶ ب.ظ

ماهی یک بار باید می‌رفتم پیش دکتر. تا یک هفته و گاهی هم ده روز، تمام دندان‌هایم دردناک بودند و خوردن غذا بسیار سخت و دردآور بود. بیش از دوسال شکنجهٔ مستمر را با حوصله و آرامش گذراندم. بیش از دو سال سیب نخوردم. عاشق خوردن سیب سفتم. اما آن بیش از دو سال، حتی یک بار نتوانستم سیب گاز بزنم. سیب پوست‌کنده تکه شده هم که نخوردنش بهتر! وای. وای از وقتی که یکی از براکت‌ها کنده می‌شد. چه اخمی می‌کرد دکتر قریشی. حالا دکتر هیچ. منشی‌های عنق و نق‌نقو رو بگو. مخصوصا اون عینکیه. اه‌اه. سفید کردن دندان‌ها هم که برای خودش داستانی بود.

آن‌وقت تو فقط سفیدی و صاف و راست بودنش را می‌بینی و شاید حتی حسرت بخوری که چرا دندان‌هایت فلان‌جور است یا فلان‌جور نیست. اصلا شده عاشق چای داغ خوردن باشی و دو سال و چند ماه نتوانی بخوری؟

سه‌شنبه دوم آذر 89

  • حسن اجرایی

نظرات (۲)

من رو هم اذیت می‌کنه ولی نه اونقدر که تو اذیت شدی. من با دندونام سیب سفت گاز می‌زنم. چای داغ می‌خورم و حتی پسته می‌شکنم. البته نباید مقایسه کرد. خب بعضی‌ها دندوناشون هم سوسولن. :)
دیشب یه تیکه از سیم‌کشی دندونم شکست. داشتم هویج می‌خوردم. وقتی تیکه فلزی کنده شده رفت زیر دندونم یاد کامنت‌ام افتادم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی