سلام

آخرین مطالب

باور کن

يكشنبه, ۵ دی ۱۳۸۹، ۰۲:۲۹ ب.ظ

خیلی وقت است جوراب ارزان نمی‌خرم. یک مغازه روبروی ایستگاه اتوبوس پاساژ قدس و کنار فرهنگستان هست که جوراب‌های خوبی دارد. دست‌کم سه سال می‌شود که فقط از همان جا جوراب خریده‌ام. وقتی بابت یک جوراب هزار و دویست تومان پول می‌دهی، انتظار زیادی نیست که 4 ماه کار کند. البته جوراب‌های آن پیرمرد از چهار ماه هم بیشتر کار می‌کند حتی. خیلی وقت است از او هم نخریده‌ام.

دیروز دیدم جورابم سوراخ شده. برای اولین بار دلم شکست. پولی بابت جورابم نداده‌ام که فکر کنی با خودم حساب کرده‌ام چرا به این زودی سوراخ شد این پس. اما برای اولین بار به یک جوراب دل بسته بودم و انتظار نداشتم هیچ‌وقت هیچ‌وقت خراب یا پاره بشود یا از رنگ و رو بیفتد. می‌دانم انتظار زیادی است؛ اما دل است دیگر؛ تا دیروز به ذهنم هم خطور نکرده بود که ممکن است این جوراب هم مثل جوراب‌های دیگر بخواهد پاره بشود.

البته جای نگرانی نیست. سه تا از اینها هدیه گرفته‌ام و تازه می‌توانم همان جوراب سوراخ شده را هم با سوزن‌نخ اصلاح کنم.

یکشنبه 5 دی 89

  • حسن اجرایی

نظرات (۲)

میخاین بگین یعنی خیلی با احساسین ؟!
عمرا
منم به چیزهای کوچیک و ریزی که تو خرت و پرتام دارم بیشتر علاقه دارم.
یه بار لای کتابیم گم شده بود اصلن حواسم به زندگیم نبود!
اولین کامنتمه اینجاها!
باید بگم از جمله وبلاگهاییه که باید بخونم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی