آخه چیکارش کنم من اینُ
يكشنبه, ۱۹ دی ۱۳۸۹، ۰۶:۲۵ ب.ظ
بچهٔ یک سالهای که چند روز است یکریز دارد گریه میکند و هیچ چیز آرامش نمیکند و خودش هم که زبان ندارد حرف بزند و هر بار کسی بغلش میکند و آنقدر ادا و اطوار در میآورد که خودش از خنده رودهبر میشود اما بچه حواسش با این چیزها پرت نمیشود و پروژهٔ مهم گریهاش را ادامه میدهد و هر چه میدانستهاند هم بهش خوراندهاند اما انگار نه انگار. جمله ناقص است؟ یک «شدهام مثل» بگذارید اول جمله درست میشود. با تشکر.
- ۸۹/۱۰/۱۹
یک سرباز کافر اصفهانی در جنگ تیر می خورد به او میگویند اگر تلگرافیی داری بگو تا برایت ارسال کنیم او می گوید بله یک تلگراف دارم به نامزدم برسانید و حالا متن تلگراف : آ ذر مهر ابان بهمن تیر خرداد آ مرداد...