دم کوزه درسته یا در کوزه
چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۸۹، ۱۰:۴۹ ب.ظ
من نه محتاج قصهٔ پرشور و افسانهسرایی توام و نه آنقدر بیچارهام که نیازمند تفریح کردن با فیلم یا رمان تو باشم. قصهٔ پرجوش و خروشت را بردار و ببر به کسانی بده که آمدهاند چند دقیقهای نفسی تازه کنند و فرقی برایشان نمیکند فیلم یا داستان یا رمان تو را ببینند یا اسکیبازی کنند. اگر میخواستم داستان پرسوز و گداز و بیمایهٔ تو را ببینم یا بخوانم، میرفتم همان فیلم هندیها را میدیدم.
زیاد هم زحمت نکش که پاسخ سوالها و کلید باز کردن گرههای داستان را با حرفهایگری تمام در دالان تودرتوی سیاهچالهای قصهات پنهان کنی. این همه زحمتت چه ارزشی دارد وقتی برای بار دوم بنشینم به دیدن کاردستیات؟ اصلا داستانی که برای بار دوم و سوم چیزی نداشته باشد، همان بهتر که فقط با خمیازه و بابا میشه یه بستهٔ دیگه هم تخمه برام بخری دیده شود.
با تشکر
چهارشنبه 13 بهمن 89
- ۸۹/۱۱/۱۳
آدم یاد این رمانهای سیدنی شلدون و فهمیه رحیمی و رهنما و .. میافته:دی
نمیشه اسم نویسنده رو بگید؟(ستاد فضولی)