یاالله
چهارشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۸۹، ۰۱:۵۴ ق.ظ
یا الله ... سر کسی باز نباشه
این اول حسی بود که بعد از ورود به اینجا بهم دست داد . حس اینکه وارد مکانی شدم که باید اول اعلام حضور کنم و بعد وارد شم. حس زمانی که ادم به یه مهمونی ناهار دعوته. ضمن اینکه تو اون خونه هستی و دعوتی و انقدر صمیمی هستی با صاحبخونه که کنارش نشسته و ناهار میخوری اما در عین حال اون چهار دیواری حرمت داره ..
خب از این حرفا گذشته میریم سر نوشتن ..راستش اول شیطنتم گل کرد که بردارم و یه مطلب سیاسی بنویسم و خلاصه دیگه دیگه .....
اما باز به ذهنم اومد حرف مهمتری بزنم... هدف از این بازی به ظاهر هیجان انگیز چی میتونه باشه. . . شاید این بازی هم مثل تموم بازی های وبلاگی بگذره و بره اما من فکر میکنم دو درس خوب تو این بازی بود. یکی اینکه بهمون یاد آوری میکنه هنوز هم میشه اینجا و در این محیط مجازی به هم اعتماد و اطمینان کرد و دوم اینکه به یادمون میاره که دوستی ها با تمام صمیمیتها؛ یه حرمت و حریمی داره.
یوزر پسورد یه وب نویس در واقع جان مجازی اون نویسنده هست اما در این بازی به دوست اطمینان میکنی و یوزر و پسوردت رو بهش میدی اما مطمئنا با وجودی که بدون شرط این یوزر و پسورد رو دادی اما اون حرمت رو نگه میداره و در حدی وارد میشه که اخلاق اجازه میده ودر عین صمیمیت اون حد و حدود رو نگه میداره...
خب زیاد از بازی های وبلاگی خوشم نمیاد اما این بازی رو بی هدف ندیدم و ممنون از اعتمادتون. ..
سایه.
* داستان چیست؟ اینجا را ببینید.
این اول حسی بود که بعد از ورود به اینجا بهم دست داد . حس اینکه وارد مکانی شدم که باید اول اعلام حضور کنم و بعد وارد شم. حس زمانی که ادم به یه مهمونی ناهار دعوته. ضمن اینکه تو اون خونه هستی و دعوتی و انقدر صمیمی هستی با صاحبخونه که کنارش نشسته و ناهار میخوری اما در عین حال اون چهار دیواری حرمت داره ..
خب از این حرفا گذشته میریم سر نوشتن ..راستش اول شیطنتم گل کرد که بردارم و یه مطلب سیاسی بنویسم و خلاصه دیگه دیگه .....
اما باز به ذهنم اومد حرف مهمتری بزنم... هدف از این بازی به ظاهر هیجان انگیز چی میتونه باشه. . . شاید این بازی هم مثل تموم بازی های وبلاگی بگذره و بره اما من فکر میکنم دو درس خوب تو این بازی بود. یکی اینکه بهمون یاد آوری میکنه هنوز هم میشه اینجا و در این محیط مجازی به هم اعتماد و اطمینان کرد و دوم اینکه به یادمون میاره که دوستی ها با تمام صمیمیتها؛ یه حرمت و حریمی داره.
یوزر پسورد یه وب نویس در واقع جان مجازی اون نویسنده هست اما در این بازی به دوست اطمینان میکنی و یوزر و پسوردت رو بهش میدی اما مطمئنا با وجودی که بدون شرط این یوزر و پسورد رو دادی اما اون حرمت رو نگه میداره و در حدی وارد میشه که اخلاق اجازه میده ودر عین صمیمیت اون حد و حدود رو نگه میداره...
خب زیاد از بازی های وبلاگی خوشم نمیاد اما این بازی رو بی هدف ندیدم و ممنون از اعتمادتون. ..
سایه.
* داستان چیست؟ اینجا را ببینید.
- ۸۹/۱۲/۲۵