دارید وقت تلف میکنید
شنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۰، ۰۸:۱۸ ق.ظ
برای انجام وظیفه عجله داشت. شاید تقصیری هم نداشت. آن روزها آسانترین حربه برای کشاندن امثال من به دورههای (مثلا) روش تحقیق، روش نویسندگی، روش سخنرانی و غیره، حرف زدن از شبهههای اینترنتی بود و گفتن اینکه مثلا چند هزار سایت دارند شبههپراکنی میکنند و ما باید خودمان را تجهیز کنیم و به کمک کسانی بشتابیم که دارند به شبهات دنیا جواب میدهند.
اوایل دهه هشتاد بود. یک حلقه بیست نفره بودیم در «دفتر طلاب فارس»، و بر محور کتاب «روشها»ی جواد محدثی، هر هفته پنجشنبهها دور هم جمع میشدیم و کسی در نقش استاد این کتاب را بازخوانی میکرد و به ما آموزش میداد. بعد از این دوره هم البته دورههای دیگری مانند ولایت فقیه تشکیل شد و موضوعات دیگر.
هر چند وقت یک بار یادش میآمد که برای چه آمده و دارد این دوره را میگذراند. بعد وقتی میدید همه چیز دارد آرام پیش میرود و معلوم نیست کی قرار است برویم سراغ هدف اصلی، یهو بانگ برمیآورد که این بحثا رو ول کنید. چرا ما خودمونُ اسیر این بحثای سطحی و دم دستی کردیم. پس کی قراره ما بریم شبهات دنیا رو جواب بدیم. به جای این همه خرج و صرف وقت، به ما اینترنت بدید تا بریم به شبههها جواب بدیم. با اینترنت هم آشنا نبود البته.
یادش به خیر. دلم برای آقای محسنی و محسن مکارم تنگ شد. دو انسان مجاهد، مخلص و خستگیناپذیر.
اوایل دهه هشتاد بود. یک حلقه بیست نفره بودیم در «دفتر طلاب فارس»، و بر محور کتاب «روشها»ی جواد محدثی، هر هفته پنجشنبهها دور هم جمع میشدیم و کسی در نقش استاد این کتاب را بازخوانی میکرد و به ما آموزش میداد. بعد از این دوره هم البته دورههای دیگری مانند ولایت فقیه تشکیل شد و موضوعات دیگر.
هر چند وقت یک بار یادش میآمد که برای چه آمده و دارد این دوره را میگذراند. بعد وقتی میدید همه چیز دارد آرام پیش میرود و معلوم نیست کی قرار است برویم سراغ هدف اصلی، یهو بانگ برمیآورد که این بحثا رو ول کنید. چرا ما خودمونُ اسیر این بحثای سطحی و دم دستی کردیم. پس کی قراره ما بریم شبهات دنیا رو جواب بدیم. به جای این همه خرج و صرف وقت، به ما اینترنت بدید تا بریم به شبههها جواب بدیم. با اینترنت هم آشنا نبود البته.
یادش به خیر. دلم برای آقای محسنی و محسن مکارم تنگ شد. دو انسان مجاهد، مخلص و خستگیناپذیر.
- ۹۰/۰۳/۰۷