شاد
يكشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۰، ۰۹:۰۹ ب.ظ
میدانستم قرار است یک بسته پستی به دستم برسد. مطمئن که شاید نتوانم بگویم اما تا حدودی هم میدانستم که آخر اصلا از این آدمی که من میشناسم چه هدیهای جز کتاب امکان دارد؟ میدانستم و منتظر بودم و کنجکاو بودم و این را هم بگویم که شک نداشتم آنچه از بسته پستی بیرون میکشم شادم میکند و تعجب میکنم.
همهٔ اینها را میدانستم اما نمیدانستم که ممکن است شاخم در بیاید از دیدن کتابی که از بستهٔ پستی بیرون کشیدم. در نوشتهٔ «شادی» گفتم «بعضی چیزها را نباید خرید. نباید پول داد برایش. نه که ارزشش را نداشته باشند و به کار نیایند و حقیر باشند و خریدنشان اسراف باشد؛ نه. بعضی چیزها چنان عزیزند که تنها باید هدیه گرفت. کسر شأنشان است خریده شدن.»
چند روزی بیشتر نیست که با کازو ایشیگورو آشنا شدهام. یک فیلم هم دیدهام همین روزها که از یکی از رمانهای او اقتباس شده است. فیلم Never Let Me Go. اما دوست داشتم متن یکی از رمانهایش را هم بخوانم. چرا که به تجربه دریافتهام فیلمها هر قدر هم جذاب و قوی و تاثیرگذار و کامل ساخته شده باشند، به پای متن رمان نمیرسند و فیلم نمیتواند آنچنان که رمان میتواند دست انسان را بگیرد و ببرد جایی که خودش میخواهد و فضایی که خودش ساخته است.
بگذریم. شادم. صاحب بازمانده روز کازو ایشیگورو آن هم با ترجمه نجف دریابندری شدهام. بعضیها خدایان شادیدهیاند. شاد باشند همیشه. این را هم بگویم که برای آشنایی با کتاب بازمانده روز، نوشتهای با همین نام در خانه کتاب اشا را بخوانید.
همهٔ اینها را میدانستم اما نمیدانستم که ممکن است شاخم در بیاید از دیدن کتابی که از بستهٔ پستی بیرون کشیدم. در نوشتهٔ «شادی» گفتم «بعضی چیزها را نباید خرید. نباید پول داد برایش. نه که ارزشش را نداشته باشند و به کار نیایند و حقیر باشند و خریدنشان اسراف باشد؛ نه. بعضی چیزها چنان عزیزند که تنها باید هدیه گرفت. کسر شأنشان است خریده شدن.»
چند روزی بیشتر نیست که با کازو ایشیگورو آشنا شدهام. یک فیلم هم دیدهام همین روزها که از یکی از رمانهای او اقتباس شده است. فیلم Never Let Me Go. اما دوست داشتم متن یکی از رمانهایش را هم بخوانم. چرا که به تجربه دریافتهام فیلمها هر قدر هم جذاب و قوی و تاثیرگذار و کامل ساخته شده باشند، به پای متن رمان نمیرسند و فیلم نمیتواند آنچنان که رمان میتواند دست انسان را بگیرد و ببرد جایی که خودش میخواهد و فضایی که خودش ساخته است.
بگذریم. شادم. صاحب بازمانده روز کازو ایشیگورو آن هم با ترجمه نجف دریابندری شدهام. بعضیها خدایان شادیدهیاند. شاد باشند همیشه. این را هم بگویم که برای آشنایی با کتاب بازمانده روز، نوشتهای با همین نام در خانه کتاب اشا را بخوانید.
- ۹۰/۰۳/۲۹