سلام

آخرین مطالب

در دایرهٔ امکان

چهارشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۰، ۱۰:۴۱ ق.ظ
همه چیز از اینجا آغاز شد و از «رأی ندادن». واکنش‌هایی برانگیخته شد و موافقان و مخالفانی به میان آمدند. من هم چند کلمه نوشته‌ام که در مهمانی منتشر شده است.
من می‌توانم رأی بدهم. می‌توانم رأی ندهم. همهٔ آنچه حسام مطهری عزیز می‌بیند را من هم دیده‌ام و می‌بینم. همهٔ آن چیزهایی که حسام مطهری را آزار داده و تا عمق جانش را خراش داده را دیده‌ام و هنوز هم می‌بینم. گفتن ندارد که یادآوری آنچه از خرداد ۸۸ دیده‌ایم، جز خراش و درد و زجر چیز دیگری نبوده. گفتن ندارد که چراغ بی‌فروغ قانون و هلال بی‌جان قانون اساسی و مهتاب نادیدنی برخی از فصول درخشان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، چونان تیرهایی که هزار سال در وحشی‌ترین زهرها خوابیده باشد، بر جان همهٔ آنها که می‌خواهند امیدوار بمانند زخم‌های استخوان‌سوز بر جای گذاشته است.

من نه چندان شیفته و شیدای انداختن برگه رأی در صندوقم، و نه چندان فراری و معذبم از رأی دادن. من با کلمه کلمهٔ آنچه حسام مطهری نوشته بود همدل و همدردم. من البته تا امروز نه هوادار رنگ بوده‌ام و نه طرفدار ریا. همه آنچه من در این سالها آرزو کرده‌ام، برابری همه در برابر قانون بوده است؛ قانونی که میراث بیش از صد سال مشروطه‌خواهی ایرانیان بوده است. نمی‌گویم مشروطه‌خواهی مردم ایران، چرا که مردم ایران هنوز هم چندان مشروطه‌خواه نیستند.
من می‌دانم رأی من معجزه نمی‌کند. می‌دانم رأی من نه می‌تواند مجلس نهم را به مجلسی مقتدر، مستقل و مؤثر تبدیل کند، و نه می‌تواند مانع ورود وکیل‌الدوله‌ها و بله‌قربان‌گوها و تملق‌پیشه‌ها شود. همهٔ اینها را می‌دانم. حداکثر انتظاری که از مجلس نهم می‌توانم داشته باشم، این است که به مجلس هفتم شبیه‌تر باشد تا مجلس هشتم.
ما بیش از اندازه همه چیز را نمادین کرده‌ایم. رأی دادن را نمادین کرده‌ایم، رأی ندادن را نمادین کرده‌ایم، هیچ چیز را در معنای واقعی‌اش به کار نمی‌بریم؛ با رأی دادن می‌خواهیم به دنیا ثابت کنیم که «همه چی آرومه»، با رأی ندادن می‌خواهیم به حضرات بفهمانیم که «دل خوش سیری چند». چرا؟ واضح است. چون این بازی را عادلانه نمی‌دانیم. چون بازی را از پیش باخته می‌بینیم. اما من رأی می‌دهم. من در انتخابات ۸۸ به محسن رضایی رأی دادم؛ به کسی که می‌دانستم برنده انتخابات نیست، اما بازی انتخابات یعنی همین.
رأی دادن من، یعنی رأی دادن من؛ نه کمتر و نه بیشتر. اینکه جمهوری اسلامی ایران از رأی من برای اثبات حقانیت خود استفاده می‌کند، بازی را برای من به هم نمی‌زند؛ گرچه برای کسان دیگری به هم می‌زند. من به همین دلخوشم که می‌توانم با یک رأیم، احتمالا مانع نماینده شدن مجتبی ذوالنوری بشوم. همین برای من بس است. برای من همین بس است که اگر قرار است آرای علی مطهری و مرتضی آقاتهرانی مساوی باشد، با رأی من، علی مطهری یک پلهٔ ریز و نادیدنی بالاتر از مرتضی آقاتهرانی قرار بگیرد.
بله. اگر رأی ندادن من، درصد مشارکت در انتخابات را به زیر چهل درصد می‌کشاند، و من چنان نفوذ کلامی داشتم که می‌توانستم با اعلام رأی ندادنم، صدای اعتراضی باشم در برابر همهٔ نابرابری‌هایی که تیشه به ریشه قانونگرایی و مشروطه‌خواهی در این سرزمین زده، حتما اعلام می‌کردم رأی ندهید. اما امروز کسی قرار نیست صدای ما را بشنود. صدای اعتراض ما تنها به گوش کسانی می‌رسد که یا با ما همدلند و شنیدنشان دردی را دوا نمی‌کند، و یا به سمع و نظر کسانی می‌رسد که بر آنچه کرده‌اند استوارند و قانون را کاغذپاره می‌دانند حتی اگر آن را محترم بشمارند.
من رأی می‌دهم چون می‌دانم این روزها روز معجزه نیست. چون می‌دانم باید صبور بود. باید راضی بود. باید راضی باشیم به اینکه احمد توکلی با همه ضعف‌ها و سکوت‌هایش، یک رأی هم که شده بیشتر از علی‌اصغر زارعی رأی بیاورد. من رأی می‌دهم چون در همین بیش از دو سال تلخ و خراشنده و سرد، چند تن از همین نمایندگان مجلس مطیع هشتم، صدای ملت بودند؛ صدای درد انسان‌هایی شدند که صدایی نداشتند، صدای خراش‌هایی شدند که اگر آنها جارشان نمی‌زدند، شاید ذره‌ای دیده و شنیده نمی‌شد. یادمان نرود که در همین مجلس هشتم هم کسانی بودند که در برابر قانون‌ستیزی و قلدری قد علم کردند. اینها شعار نیست. دست‌کم برای استوارتر شدن چهره‌هایی که امید ما را در این چند سال زنده نگه داشته‌اند، دست‌کم برای ادامه مبارزه با قلدری و قانون‌ستیزی، به مستقل‌ترین و مؤثرترین و مقتدرترین نامزدها رأی بدهیم. من رأی می‌دهم، اما رأیم را به پای متملقان و مطیعان و ضعیفان نمی‌ریزم. صبوریم؛ بی‌شعار و کم‌شمار.
  • حسن اجرایی

entekhaabaat

نظرات (۱۲)

وسط این روزهای شلوغ پلوغ و پر سر و صدا یه مطلب خوبِ منصفانه و حرف دل خوندم. ممنون
  • دودینگ‌هاوس
  • وسط این روزهای شلوغ پلوغ و پر سر و صدا، کامنت آرامبخشی بود. :) ممنون.
    اگر صدای توکلی و مطهری هم در آمد بخاطر عدم پشتیبانیی رهبر از احمدی نژاد بوده وگرنه همه وکیل الدوله بودند
    تا فتح قدس و مکه!
    علی مطهری(فریمانی) در جلسه مناظره دانشگاه الزهرا گفت:
    مقام عدالت بالاتر از ولایت است،ولایت فقیه یعنی استبداد! و ولی فقیه یعنی مستبد !، منتها ولی فقیه ما مستبد عادل است!
    برای نویسنده ی این مطلب متاسفم که ارزش این حکومت دینی قانونی و مقتدر کشورمان را (با وجود همه ی ضعف ها و اشکالاتی که در عمل رخ داده) درک نکرده. إن شاء الله که زودتر درک کند!
    او از این که اگر هم او با عدم حضورش بخواهد مواردی از حکومت اسلامی یا تمام آن را را زیر سؤال ببرد به دلیل حضور گسترده تر و تأیید سایر مردم موفق نخواهد شد ابراز نا خشنودی کرده است!
    نویسنده به جای ابراز خوش حالی از این که رأی او به اعتراف خودش به اندازه ی یک نفر مؤثر است (برخلاف اکثر کشورهای جهان که اگر در آن جا بود نطرش چندان مؤثر نبود) به ابراز ناامیدی پرداخته و ارزش چندانی برای این حقی که در حکومت برای مردم در نظر گرفته شده قائل نیست! و ظاهراً معتقد است که کسی را که او به آن رأی نداده باشد و موافقش نباشد متملق و بله قربان گو و ... است، گر چه سایر مردم علاقه مند به او باشند و او را انتخاب کرده باشند!!
    با این توضیحات مطلب فوق این احساس را به من منتقل می کند که گویی نویسنده منتظر است تا رأی ویژه ای برای او قائل شوند یا فقط نظر او را برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی دخیل کنند!
    (در ضمن از پاسخ شما به ایمیل بنده هم خوشحال می شوم)
    جانا سخن از زبان ما میگویی ...
    بسیار دلنشین بود .
    چه هبوط با شکوهی
    با سید علی تا فتح قدس و مکه تا دودینگ هاوس !
  • دودینگ‌هاوس
  • از کجا معلوم هبوط باشه؟
    سلام :
    دست در دست دهیم به مهر / این بازار خراب راکنیم آباد
    در سوسنستان منتظر نظرتون در باره گرانی ها هستم .
    http://soosanestan.blogfa.com
    سلام بر شما و همه دوستان.
    اینکه شما خود را در اینترنت به عنوان یک طلبه معرفی کردید کار جالبی است اما یک سوال برایم به وجود امده است که در متن کسی که خودت را سعی دارد با برچست طلبگی معرفی کند چرا کمتر دم از دین می زند؟ چرا نشیده که دین دوست دارد هم از خوبی بگوید و هم از بدی؟ چرا قلم نقد شما فقط نقد امور رایچ است مثلا فقط نقد می کنیم که چرا بنزین فلان شد و جنسها بیسار شد و ... اما هیچ گاه نمی آییم بگوییم که شاید در کنار کم کاری مسئولین ، گاهی مردم هم مقصر باشند شاید گاهی مردم هم با واسطه بازی با ایچاد شغل های کاذب با طمع خود و گران فروشی خود با تابع قانون نبودن ایجاد جوی مخرب کنند؟ اقای اجرایی عزیز ره روشن و راهنما کامل و انتخاب به قول علامه طباطبایی منجر به هدایت می شود یا ضلالت؟
    موفق باشید.
    همونقدر که رای دادن شما به عنوان یه نفر تاثیر داره، رای ندادنتون هم تاثیر داره.
    در واقع احساس می کنید که باید رای بدهید.
    من که استدلالی ندیدم که باهاش خودتون رو قانع کرده باشید که رای بدهید.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی