سلام

آخرین مطالب

مارگزیده چنگ می‌زند به ریسمان سیاه و سفید

جمعه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۹:۰۴ ب.ظ
اگر معجزه‌ای رخ ندهد، امسال آخرین سالی است که با ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد به آخر می‌رسد. رییس جمهوری که بردارهای سیاست ایرانی را بی‌پروا جابجا کرد و در قامت یک شخصیت اصولگرا، توانست از پشتیبانی و پشتگرمی جناح راست سنتی و اصولگرایان بهره‌برداری بی‌نظیری کند و در عین حال به آنها کمترین سود بدهد و با نشان دادن رفتاری پیچیده و غیرقابل انتظار، پرانگیزه‌ترین حامیان و مدافعان و سینه‌چاکانش را به دره سقوط و شکست بکشاند.
[caption id="attachment_949" align="alignleft" width="249" caption="چرا نباید از تاریخ عبرت گرفت؟"]چرا نباید از تاریخ عبرت گرفت؟[/caption]
محمود احمدی‌نژاد تا جایی که توانست خودش بود. تا جایی که خطوط قرمز سیاست ایرانی اجازه می‌داد، شعارهای خودش را سر داد و اسم‌هایی که می‌خواست را بر سر زبان‌ها انداخت و حتی در بسیاری موارد با زیرکی توانست حتی خطوط قرمز را سبز کند و همان کند که می‌خواهد. اما رییس دولت‌های نهم و دهم، همه این کارها را به تنهایی نمی‌توانست انجام بدهد، او گرچه چونان خاتمی نبود که رهبر اصلاحات خوانده شود و در قامت یک تئوریسین ظاهر شود، اما هر چه بود توانست جبهه‌ای فراگیر از گروه‌ها و جبهه‌های سیاسی را دست‌کم در دور اول ریاست جمهوری‌اش به صف کند تا بی چون و چرا تابع او باشند و حتی اگر زشتی و کژی‌ای دیدند، دم بر نیاورند.
جناح راست سنتی و اصولگرایان، نشان دادند که چنان دلباخته دلبستگی‌های گروهی و صنفی‌اند که حاضرند آبروی سیاسی خود را به پای کسی بریزند که حتی حرمت ریش‌سفیدی آنها را نیز نگه نمی‌دارد؛ همه آنها که خود را دلسوز نظام و انقلاب می‌دانستند، خود را به سبد احمدی‌نژاد افزودند و به او قدرتی بخشیدند که -تقریبا- در میان رؤسای جمهور بعد از انقلاب بی‌سابقه بود. چنان قدرتی که منتقدان منصف و دلسوز را نیز به حاشیه راند و خاطره حمایت‌های بی‌دریغ جناح راست از اکبر هاشمی رفسنجانی در قامت رییس جمهور را زنده کرد. حمایت‌ها و پشتیبانی‌های افراطی‌ای که از مخالف هاشمی دشمن پیغمبر ساخت و از منتقدین احمدی‌نژاد، دشمن دین و اسلام و کشور، و خودباخته و خودفروخته و فتنه‌گر و هزار فحش و ناسزای دیگر.
سیاست میدان معامله است؛ میدان داد و ستد. آیا جناح راست، محافظه‌کاران، اصولگرایان یا هر اسم و عنوان دیگری که می‌توان بر حامیان پیرهن‌چاک احمدی‌نژاد گذاشت، در برابر آنچه داده‌اند، و آنچه پیش پای احمدی‌نژاد ذبح کرده‌اند چیزی به دست آورده‌اند؟ آیا محمود احمدی‌نژاد توانست رییس جمهوری باشد که حامیان و پیرهن‌دریدگان راه و روش او بتوانند به سیاست‌ها و رفتارهایش افتخار کنند؟ آیا برای طیف سیاسی‌ای که همه آبرویش را فدای خاک پای احمدی‌نژاد کرد و تندترین حرکاتش را هم به روی خودش نیاورد، رمقی مانده تا به کار ادامه عمر سیاسی‌شان بیاید؟
این جناح سیاسی البته ثابت کرد که مهم‌ترین و تاثیرگذارترین مسائل اقتصادی، سیاسی و امنیتی که در دور اول دولت احمدی‌نژاد پیش آمد نمی‌تواند آنها را راضی کند تا کمترین حرکتی در برابر دولت احمدی‌نژاد کنند اما نوبت که به مسائلی از قبیل اسفندیار رحیم مشایی رسید، همه شمشیر شدند و به صورت احمدی‌نژاد و یارانش فرو رفتند. گرچه در همان زمان هم برخی از سینه‌چاکان خدمت و عدالت تلاش می‌کردند خاری به چشم احمدی‌نژاد نباشند و تنها یاران «انحرافی‌»اش را خارباران کنند.
باید راضی بود و امیدوار؛ اما نباید انتظار داشت که این جماعت، از معامله‌ای که در آن باخته‌اند عبرت بگیرند. نباید انتظار داشت که شکست سنگین پروژه‌های آبروبر جناح راست و اصولگرایان، در حمایت بی قید و شرط از دولت‌های هاشمی و احمدی‌نژاد آنها را بترساند. می‌گویند ما مأمور به وظیفه‌ایم، نه نتیجه. مأمورند همه آبروی خویش را به پای کسی بریزند که معلوم نیست دو روز بعد چه بگوید و چه بخواهد و در پی چه باشد. وظیفه‌ٔ دینی، ملی و غیره‌شان اقتضا می‌کند از همه اشتباه‌ها و ناراستی‌ها و کجی‌های او تا جایی که می‌توانند و می‌شود و امکان می‌یابند دفاع کنند و بعد که همه امیدها و آرزوهایشان به باد رفت، بگویند احمدی‌نژاد امروز آنی نیست که ما دیروز پیرهن‌چاک او بودیم.
امروز همان‌ها که تا پای جان فدایی محمود احمدی‌نژاد بودند، و شاید از ترس اصلاح‌طلبان و به قصد حذف همیشگی آنها از ساختار قدرت، همه آنچه داشتند به پای او ریختند، بیشترشان خون دل می‌خورند و کلمه‌هایشان یارای گفتن آنچه در دلشان می‌گذرد ندارد؛ بیشترشان می‌دانند همه آنچه بر سرشان آمده کابوسی بوده که آنها آجرهایش را چیده‌اند. بیشترشان می‌دانند که «مهرورزی، عدالت‌گستری، خدمت‌رسانی بی‌منت و اخلاق‌مداری»، تنها شعار بود و شعار؛ آن هم برای پر کردن لشکر سینه‌چاکان، تا همه منتقدان و مخالفان احمدی‌نژاد و دولت عدالت و مهرورزی را بتوان مخالفان عدالت نامید و حتی مهمترین وزرای کابینه دولت عدالت را نیز به محض بروز کوچک‌ترین اختلاف نظرها به سبد مخالفان عدالت انداخت.
ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد یک سال و چند ماه دیگر پایان می‌پذیرد و باید منتظر طبقه نوظهوری از سینه‌چاکان و فداییان باشیم که رییس جمهور بعدی را چند سال همچون پیامبر عصر جدید بستایند و عیب و ایرادها و نقص‌هایش را بپوشانند و منتقدان و مخالفانش را به طعن و نیرنگ و نیزه ادب کنند و سر آخر هم از او غول بسازند و به سراغ دیگری بروند و این بازی همچنان ادامه پیدا کند تا سیاست ایرانی همچنان تابعی از سرگرمی باشد.
  • حسن اجرایی

نظرات (۹)

سلام
قال الحسین الشهید(صلوات الله علیه) : "انّ الناس عبید الدنیا والدین لعق علی السنتهم.یحوطونه ما درّت معائشهم واذا محّصوا بالبلاء قلّ الدّیانون"
فرمود : مردم بنده دنیا هستند و دین (من این تعبیر حضرت را تعمیم می دهم به ارزشها ) همچون لیسیدنی شیرین در دهان آنهاست.تا زمانی که زندگی و منافع آنها را تامین کند گرد او جمع می شوند.آن هنگام که موسم امتحان و ابتلاء برسد عده دینداران ( معتقدین حقیقی و پایمردان حقیقی ارزشها ) اندک خواهد بود.
انقد چرند ننویس
مجبوری تحلیل مزخرف بنویسی و وبلاگ سیاه کنی؟
  • چه فرقی میکنه
  • نویسنده این متن! فیلمنامه نویس ماهریه... اما فیلمنامه هاش بدرد فیلمای تخیلی میخوره
    جناح راست سنتی و اصولگرایان، نشان دادند که چنان دلباخته دلبستگی‌های .....!
    ... همه آنچه داشتند به پای او ریختند، بیشترشان خون دل می‌خورند و کلمه‌هایشان یارای گفتن آنچه در دلشان می‌گذرد ندارد...!
    شعار برای هاشمی این بود:
    مخالف هاشمی مخالف رهبری
    مخالف رهبری دشمن پیغمبر است.
  • کاش مےشد خدا را بوسید...
  • کامنت خصوصی
    سلام بر شما
    درد نوشته ای مرقوم کردم از سر دلسوزی.
    کاش بیایید و برایمان بگویید که باید چه کرد از این درد...
    کاش برایمان بگویید که تصورمان اشتباه است و داریم قضاوت نادرست میکنیم.
    سلام
    جناح راست سنتی و اصولگرایان چگونه همه آنچه را داشت به پای احمدی نژاد ریخت؟ در دور اول انتخابات سال 1384، احمدی نژاد، مطلقا کاندیدایی مستقل و با کمترین تبلیغات از نظر هزینه مالی بود و راستی های تشکیلات دار، تقسیم شده بودند پشت سر لاریجانی و قالیباف. شما شاید مطلع نیستی، ولی سپاه (منظورم سران سپاه است و نه بدنه آن که عموما احمدی نژادی بودند) در آن دوره، حامی قالیباف بود و پوسترهای رنگی قالیباف که کل کشور را کاغذ دیواری کرده بود در چاپخانه های سپاه، تکثیر می شد. تنها در دور دوم انتخابات 1384 بود که راستی ها (آن هم نه همه شان، چون جامعه روحانیت و جامعه مدرسین متمایل به رفسنجانی بودند) در مصاف با رفسنجانی، پشت سر احمدی نژاد جمع شدند.
  • دودینگ‌هاوس
  • آنچه نوشته‌ام، درباره رییس جمهور است، نه آنکه کاندیدای ریاست جمهوری بود.
    از دیده ما اندر آ وز چشم ما بنگر به ما
    این جماعتی که از دستشان کفری هستی و براشون نوشتی که درس نخواهند گرفت، کجا هستن؟ تخیلین؟ انگار احمدی نژادی ها رو خوب نشناختی!
    سلام
    به روزم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی