سلام

آخرین مطالب

لذت تماشای سخت و تلخ

چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۸۸، ۰۳:۰۶ ق.ظ

یکی از لذت‌های بزرگ زندگی‌ام، دست‌کم این یکی دو سال اخیر، «لذت تماشا» بوده است. لذت تماشای آدم‌های مختلفی که در برابر دیدن یک رخ‌داد، رفتارهای متضادی می‌کنند.

[caption id="attachment_116" align="alignleft" width="210" caption="کوه، و آدم‌های تماشایی"]kooh[/caption]

بله. درباره‌ی رخ‌دادهای همین روزها حرف می‌زنم. این درست که برای من خیلی جالب است که بدانم بالاخره اسفندیار مشایی یا همان اسفندیار رحیم مشایی معاون اول رییس جمهور می‌ماند یا نه، اما چیزی که بسیار بیش از آن جالب و دیدنی است، حرف‌ها و سکوت‌ها و نگاه‌های آدم‌هایی است که می‌شناسم‌شان و حتی نمی‌شناسم‌شان.

شاید بگویی این خیلی خودخواهی و سهل‌انگاری سیاسی است که در میانه‌ی این فتنه و آزمون، من بنشینم اینجا و ذره‌بین‌ام را روی آدم‌ها بگیرم و تماشای‌شان کنم؛ اما باور کن این کار با همه‌ی لذتی که دارد، تلخ هم هست. بالاخره همان کسی که هزار وظیفه و مسئولیت سیاسی مهم و تاثیرگذار دارد، وظایفی دارد و من هم وظایفی؛ و من هم فکر می‌کنم دست‌کم یکی از وظیفه‌هایم همین است این روزها.

شاید برای زندگی من، و شاید حتی آرمان‌های من،‌ تفاوت زیادی نکند که اسفندیار مشایی معاون اول رییس جمهور بماند یا برود پی کار پیشین‌اش، یا حتی از دولت و مسئولیت‌های رسمی برود. شاید البته! اما مطمئنا خیلی برای من تفاوت می‌کند که رفتارهای مختلف آدم‌های مختلف را ببینم؛ انسان‌هایی که شاید اگر جنگ و درگیری و فتنه و بلایی نباشد، همه خوب و اسطوره‌ای به چشم بیایند، اما در میانه‌ی این فتنه‌هاست که می‌توان خوب دیدشان، و خوب ارزیابی‌شان کرد.

و نتیجه اینکه بهترین روزها برای عبرت گرفتن و یاد گرفتن و رسیدن به بایدها و نبایدها و هست و نیست‌های تازه، همین روزهاست؛ روزهایی که اگر از دست‌شان بدهیم و خوب و درست به تماشا سپری‌شان نکنیم، معلوم نیست کی روز و روزگار دیگری پیش بیاید که بتوانیم خودمان را در آینه‌ی رفتارها و گفتارهای دیگران ببینیم.

این روزها بارها از خودم پرسیده‌ام و می‌پرسم که اگر جای آقای الف بودم چه می‌کردم، و اگر جای آقای ب بودم چه می‌کردم تا آخر. وظیفه‌ی سخت و تلخی است این تماشا.

  • حسن اجرایی

mashaaee

نظرات (۶)

  • How I Lost 30 Pounds in 30 Days Without Diet
  • Thanks for posting about this, I would love to read more about this topic.
    - - -
    :) خوشحالم. ولی فعلا به همین قدرش قانع باشید!
    این روزها آمده اند تا نشان بدهند احمق پیدا میشود ...زمانی که این همه احمق از یک احمق حمایت میکنند :دی
    خدارو شکر که شما یکی جای هیچ کدوم نیستی که دیکتاتور تر از شما وجود نداره :دی
    خوشحالم که رهبری با درایت کامل از انتخاب ایشون جلوگیری کردند و در ملاعام و در رسانه ی ملی اعلام شد که لغو گردیده انتخاب ایشون.
    پدر عروس رو انتخاب کردند و چندین دلیل مهم دیگه معلومه که باعث عدم رضایت طرفدارای ایشون خواهد شد.
    - - -
    پدر عروس؟
  • محمد مهدوی اشرف
  • لله
    لینک وبلاگتان رو از کامنت دونی محمدصالح، سرقت بصری کرده ام...
    خوندم ایندکستون رو
    و کامنت هاتون رو، و موقعی که کامنت "محبوبه" رو می خوندم دلم می خواست جواب بدم و بعد متمدنانه گفتم بشین سرجات، لزومی نداره اینکارو کنی...
    تا نوبت رسید به خودم که دارم اینارو می نویسم. تضمین و ارادت به قلم امیرخانی رو مستور در نوشته هاتون می بینم و خوش حالم...
    به همین سادگی رو دیدم، اما خب اینایی که گفتید و نه...
    وبلاگتون قشنگ بود. منم می خوام. واسطه ی من میشین با اعمال سلیقه منم یکی از اینا داشته باشم؟
    دامین و هاستشو ردیف می کنم و بوس برای طراحی رو هم حاضرم بدم
    دارد حسین می وزد...
    میلاد امام عشق، سقای عشق و فرزند عشق مبارک
    - - -
    :) ممنون. ان‌شاءالله پی‌روان شایسته‌ای باشیم.
    چقدر متن تکراری بخونم..خسته شدم :دی
    - - -
    غوغای این روزها رو نمی‌بینید؟ آدم به چه انگیزه‌ای بنویسه؟
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی