سلام

آخرین مطالب

عشق یعنی این؟

جمعه, ۲۳ بهمن ۱۳۸۸، ۱۲:۲۲ ق.ظ

دست خودت نیست. کاری‌ش هم نمی‌توانی بکنی. آنچنان بر روح و جان‌ات چیره شده که تصور یک لحظه نبودن‌ او، و حتی حس نکردن‌اش برایت از مرگ وحشت‌انگیزتر است. می‌دانی چیست و از کجا آمده، اما این چیزی از سرسپردگی‌ات کم نمی‌کند. روز و شب دو پایت را توی یک کفش می‌کند که «نزدیک‌تر». و تو خودت را هر لحظه نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌کنی و یک لحظه بی‌خبری و دوری و فاصله را هم تحمل نمی‌کنی؛ و نمی‌توانی تحمل کنی، نه که نخواهی تحمل کنی.

برای اینکه به خودت ثابت کنی دوست‌اش داری و تو و او ندارد، سلیقه‌ی خودت را فدای سلیقه‌ی او می‌کنی؛ علاقه‌هایت را هم؛ اصلا همه‌ی «خود»ت را به پای همه‌ی «خود» او فدا می‌کنی. اما می‌بینی یک جایی نمی‌توانی «خود» خودت را فدای «خود» او کنی؛ اینجاست که «خود» او را فدای «خود» خودت می‌کنی. هدف این است که یکی بشوید، چه اهمیتی دارد «خود» چه کسی فدای یکی شدن بشود.

همان که سراسر وجودت را گرفته و مجبورت می‌کند به این کارها و دست خودت هم نیست، ازت می‌خواهد که زود این کارها را بکنی. می‌خواهد که فاصله‌ها را زود دور بریزی. می‌خواهد که یا او تو بشود و یا تو او. نمی‌پسندد او فکری بکند و تو بی‌خبر باشی. نمی‌پسندد او جایی باشد و تو بی‌خبر باشی. نمی‌پسندد او چیزی بخواهد که تو نمی‌خواهی. نمی‌پسندد او چیزی نخواهد که تو می‌خواهی.

  • حسن اجرایی

eshgh

نظرات (۶)

یکی از مشخصه های جالب در مورد عشق همین دست خودت نیودن ها و نمی دانم های بسیاری ست که یکباره بر سرت آوار می شود.
چیزی در مورد نویسنده اینجا پیدا نکردم. شما اطلاعی ازش نداری؟
هر چیزی مراتبی دارد و پایین ترین مرتبه عشق همین چیزهاست و شاید بالاتر از اینهم باشد اما آنچه که عشق در مرتبه بالاتر است عبور از مجاز به حقیقت است و آن خالص شدن برای هم و برای خدا است تسلیم شدن به امر خداست در عین داشتن خصوصیات هم دیگر است زندگی بهشتی داشتن است در زمین و رسیدن به بهشت است بعد از عبور از زمین .
صعود در مراتب کمال است در همه زمانها و مکانها
همان گونه که علی (ع) در مورد حضرت فاطمه فرمودند : همراه خوبی در اطاعت و عبادت خداست او از من تقاضایی نکرد و من هم از او تقاضایی نکردم .
معنی این سخن این نیست که او برای من کاری نکرد و من برای او کاری نکردم بلکه فهم کلی آنها از هم طوری بوده است که نیازی به زبان آوردن نبوده است هر چه در قلب علی (ع) عبور می کرده از طرف حضرت زهرا (ع) فراهم شده بوده است و بلعکس .و فکر می کنم بهترین زوج در آخرت با وجود تمام ملایک همین دو نفر هستند برای هم .
خوب عاشق فردیه که بلد نباشه چی کار می کنه
عاشق شدن به یکی از آرزوهای محال این چند ماه اخیر من تبدیل شده.
اما در مورد بخشی از نوشته‌ت فکر می‌کنم این فدا کردن‌های علایق و سلایق و «خود»ها در رابطه‌ی واقعی، مثل فشرده کردن یک فنر می‌مونه، با یک تلنگر و کمی رها شدن، بیشتر از قبل کمر راست می‌کنه و از جاش در می‌ره...
یعنی تو واقعا فکر می کنی که می تونی شخصیتی رو که در طول چندین سال، خواسته و ناخواسته شکل دادی در عرض چند روز یا حتی چند ماه عوض کنی؟
نه! اینجاست که می فهمی فدا کردن «خود» خودت یک دورغه! و به تعبیر قشنگ تر دوست مون "پیوست"، همون فشرده کردن فنره که اگر باز هم فنر بمونه بالاخره به جای اول خودش بر می گرده.
تغییر دادن «خود» خودت یا «خود» خودش هم محاله و هم امری نامعقول. (این رو می تونی تو همه ی کتاب های روانشناسی راجع به روابط هم پیدا کنی).
«خود» شما دو تا باید از همون اول مثل هم باشه و یا حداقل شبیه هم باشه. اگر عین هم نیست به عشقت شک کن، شاید هوس باشه!
قشنگ می نویسی. اما من فکر نمی کنم عشق یعنی این. فکر نمی کنم عشق یکی شدن باشه. به قول جبران خلیل جبران: از نان خود به یکدیگر بدهید اما از یک گرده نان نخورید. درخت کاج و درخت سرو در سایه ی هم نمی بالند. بگذارید عشق دریایی باشد میان دو ساحل روح های شما. و به قول یکی دیگه:
marriage is being yourself only with someone else
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی