سلام

آخرین مطالب

کلّنا ملاقلی

چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۹، ۰۲:۱۲ ق.ظ

اولین بار که رفتم نمایشگاه کتاب تهران، کتابی خریدم از موسسه کیهان که همیشه مدیون آن کتاب خواهم بود؛ و البته مدیون موسسه کیهان و نویسندگان وهمه‌ی تهیه‌کنندگان‌ آن کتاب. مصاحبه‌ای بود طولانی و البته محکم با حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، که اولین پایه‌های شناخت من از شیوه‌های رفتار و سلوک مدیریتی هاشمی را ساخت. برای همیشه شادمان‌ام از اینکه هاشمی را از زبان خودش شناخته‌ام نه از زبان سینه‌چاکان و کینه‌توزان‌اش.

نام آن کتاب تا جایی که یادم مانده این بود: «مصاحبه 16 ساعته کیهان با هاشمی رفسنجانی». یکی از نکته‌های برجسته‌ای که در این کتاب از زبان هاشمی رفسنجانی خواندم، و همان زمان بسیار برایم آزاردهنده و دردناک بود، موضوع این نوشته است. هاشمی آنگونه که من در آن کتاب دیدم، معتقد است اگر یک مدیر یا مسئول دچار تخلفی شد، یا دست به کار خلافی زد، نباید فوری او را مجازات کرد و به دست قانون‌اش سپرد. و البته استدلال روشنی هم دارد که نتیجه‌ی این برخورد قاطع با مدیر را، کم شدن اعتماد به نفس او و از میان رفتن انگیزه‌ی زیردستان برای کار و تلاش می‌داند.

این نکته، و نکات دیگری که در این نوشته نیز به آنها اشاره کرده‌ام، پایه‌ی تصمیم من در  سال 84 برای رای ندادن به هاشمی بود. در آن زمان گمان می‌کردم این خصلت‌ها تنها در سلوک مدیریتی هاشمی یافتنی است.

محمود احمدی‌نژاد در دو سال ابتدای ریاست جمهوری‌اش، شاید نمادی بود از راست‌قامتی و بی‌باکی در برابر بی‌عدالتی و ناراستی؛ اما از همان ابتدا قرینه‌هایی روشن دیده می‌شد که نشان می‌داد «عدالت‌خواهی» و «عدالت‌طلبی» در رفتار او تنها نمایشی است برای بیرون کشیدن قدرت از چنگ مخالفان سیاسی‌اش. بیشتر مولفه‌های رفتار مدیریتی هاشمی را این سال‌ها در رفتار محمود احمدی‌نژاد دیدیم. از جمله همین نکته‌ای که در بند دوم همین نوشته گفتم. و این شباهت تا آنجاست که به زعم من، دکتر احمدی‌نژاد را می‌توان برترین شاگرد مکتب مدیریتی حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی دانست؛ البته با روی‌کردهای متفاوت.

مشابه همین رفتارها و سلوک مدیریتی را این سال‌ها در دیگر قوا و نهادها و سازمان‌ها نیز فراوان دیده‌ایم و شنیده‌ایم؛ گویا این نظریات، بیش از آنکه یک سلیقه‌ی شخصی مخرب باشد، بیماری فراگیری است که همه را به کام خود کشیده است. بیماری‌ای که به قربانی وانمود می‌کند برخورد قانونی با مدیر متخلف، او را بی‌آبرو می‌کند و انگیزه‌ی او را برای کار از میان می‌برد، و بدتر از آن، وانمود می‌کند مبارزه با تخلف، مایه‌ی دلگرمی و شادمانی کینه‌توزان و خناسان است.

  • حسن اجرایی

keyhaan

haashemi

ahmadi nejad

نظرات (۳)

به نظر من دریافت شما از عدالتخواهی محمود احمدی نژاد اشتباه است.
یعنی نمایشی نیست. بلکه اعتقاد اوست.
او به هر چه اعتقاد داشته باشد سخت پای او خواهد ایستاد حال این اعتقاد او می خواهد مشایی باشد یا عدالت.
در ضمن با این تلقی بعضی رفتار های محمود خان ما غیر قابل توجیه است.
سفر های استانی استخوان فرسا و دیدار با مردم مستضعف و بی رسانه ای !
سلام
1) گقته اید که از نظر احمدی نژاد هم «برخورد قاطع با مدیر را، کم شدن اعتماد به نفس او و از میان رفتن انگیزه‌ی زیردستان برای کار و تلاش می‌داند.»
آیا برخوردی قاطع تر از عزل مدیر سراغ دارید؟
(فعلا به دلایل عزلش کاری ندارم) اما مگر طبق تز شما، این کار اعتماد به نفس و انگیزه زیر دستان را از بین نمی برد؟
پس چگونه هم احمدی نژاد را معتقد به این تز می دانید و عزل مکرر مدیران را که در جهت خلاف آن است، توجیه می کنید؟!
2) حالا اگر به دلائل عزل ها نگاه کنیم، شکی نیست که برخی از آن ها به خاطر اختلاف سلیه با رئیس جمهور برکنار شده اند (که البته باز هم ناقض تز شما است) و برخی به خاطر ضعف عملکردشان برکنار شده اند (که از نقاط بزرگ تمایز احمدی نژاد با دیگران است)
با برخی هم برخورد علنی شده است، مثلا وزیری که از پول بیت المال و برای نشان دادن عملکرد دولت، کتابچه گران قیمت چاپ کرده بود و با معیارهای احمدی نژاد اسراف بود، محکوم به پرداخت شخصی هزینه آن شده بود (سایت تابناک این خبر را کار کرده بود) یا همین سایت خبری از برخورد احمدی نژاد با یکی از نزدیکانش به دلیلی مشابه، منتشر کرده بود.
همه این ها نه تنها نقش کننده تز شما هستند، بلکه نشان از اعتقاد واقعی دکتر به «عدالت خواهی» و «عدالت طلبی» دارد. 
3) موارد متعددی وجود دارند که ادعای شما را نقض می کنند. شاید تنها موردی که شک برانگیز باشد، قضیه «رحیمی» است که به نظر می رسد که متخلف بودن این افراد برای احمدی نژاد، برایش اثبات نشده است، نه اینکه می خواهد جلوی محکومیت آن ها را بگیرد.
فراموش نکنید که این قضیه بر خلاف (مدیران هاشمی و . . . ) تنها چند وقت است که مطرح شده است و برخی اخباری که نادران و . . . . داده اند، اشتباه در آمده است و بنابراین نمی توان به مجرم بودن آشکار رحیمی مطمئن بود.
4) آنچه در پایان لازم به ذکر است، این می باشد که با حدسیات و برداشت های شخصی (که البته محترم هستند) نمی توان واقعیت را نادیده گرفت و شاید لازم باشد که نظر خود را تغییر دهیم.
سلام خسته نباشید
یه سر به کلبه ی خودتون بزنید آپ شده
بالاخره موسوی هم در انتخابات اول شد!
----------------------------------------------
یه روح در دو بدن...
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی