در همین حد
1- سعایتپیشگان بسیار پرتلاش و مسئولیتشناس، انگار علاقهای به استفاده از امکانات سادهٔ انسانی ندارند؛ و ترجیح میدهند برای گفتن حرفهایشان، از گفت و گوی رو در رو یا ایمیل یا تلفن کمک نگیرند. اما این دلیل نمیشود که مسئولیتهاشان را انجام ندهند. اینجا مینشینند و میگویند فلانی در انتخابات طرفدار موسوی بوده است و آنجا مینشینند و میگویند فلانی سبز شده است و یک جای دیگر هم لابد حرفهایی دیگر.
البته سعایتپیشگان بسیار پرتلاش، باید خیلی کول، باحال، بامزه، بانمک، خوشحال، خوشنمک، و غیره باشند که همچه حرفهای بانمکی بزنند. ولی درک کنید که مسئولیتشناسی این حرفها سرش نمیشود. برای انجام بعضی مسئولیتها، حتی باید دروغ گفت، حتی باید تهمت زد، و حتی باید دروغهای شاخدار کودکانه گفت. حالا اینکه دروغگو و تهمتزن و غیبتکن، موفق به کسب مدال «فاسق» میشود هم چندان اهمیتی ندارد لابد براشان.
2- وبلاگام چند روزی است فیلتر شده. پیگیری کردهام و تا اینجا میگویند توی لیستی هستم که باید کارشناس ببیند و نظر بدهد که آیا وبلاگام پاکسازی شده یا نه. هنوز دقیقا نمیدانم کدام نوشتهام دستمایهٔ کمک بازدیدهای ناچیز اینجا به بالا رفتن رتبهٔ بازدید صفحهٔ مورد نظر شده است. البته بنابر گفتههای یک نفر، تقریبا متوجه شدم قضیه از چه قرار بوده است. به هر حال نوشتهٔ مورد نظر را از وبلاگام برداشتم.
اگر آنچه به من گفته شده درست باشد، فیلتر شدن اینجا به نظر من کاملا اشتباه و نتیجهٔ یک سوءتفاهم بزرگ و البته تلخ بوده است. چرا که به زعم آنان دلیل، و به اعتقاد من بهانهٔ حضرات برای فیلتر کردن اینجا را نه میتوان به ظاهر آن نوشتهٔ من مستند کرد، و نه میتوان از لابهلای تشبیهها و استعارات، آن نوشته را موصوف به آن وصف شناخت. گرچه من همچنان منتظرم تا دلیل فیلتر شدن اینجا را مستقیما از آنها بشنوم.
3- سال گذشته چند سطر نوشتهام و عنواناش را گذاشتم «همهٔ وجوه مسئله». اینجا میتوانید بخوانید. پس از آن، برایم بسیار جالب و آموزنده بود که بسیاری از آنها که خود را معتقد، پیرو و ملتزم به ولایت فقیه میدانند، نگاه کاملا سیاسی عرفی، و در بسیاری مسایل نگاه نظامی به این موضوع دارند؛ نه معرفتی و کلامی و اعتقادی. جالب بود چرا که میدیدم با یک مسئلهٔ کاملا اعتقادی و معرفتی، رفتاری میکنند که گویا تعریفشان از «اعتقاد» به جای آنکه مبتنی بر فهم و باور قلبی و عقلی یا عقلایی باشد، تنها مبتنی بر رفتار و نمایش و ادعاست.
برایم بسیار آموزنده بود وقتی میدیدم کسانی مسئول تقسیم برچسبهایی مانند «ضدولایت فقیه»، «ضدانقلاب» و غیره شدهاند، که علاوه بر آنکه هیچ تفاوتی میان اعتقاد به ولایت فقیه، و التزام به آن قایل نیستند، هیچ التزام رفتاریای هم ندارند، و تنها نشانهٔ اعتقادشان به ولایت فقیه، ادعا و نمایشی است که دارند. و آموزندهتر آنکه بارها در زبان و نگاه کسانی متهم به عدم اعتقاد به ولایت فقیه شدم که التزام نداشتنشان به ولایت فقیه، روشن بود. و بهتان حق میدهم اگر باور نکنید؛ اما کسانی را مسئول تقسیم همین برچسبها دیدم که حتی مسلمان نبودند؛ چه رسد به شیعه و معتقد به ولایت فقیه. گویا راه میانبر قبولی ادعای ولایتپذیری بعضیها، این است که به چند نفر بی هیچ دلیلی برچسب ولایتناپذیری و غیره بچسبانند.
4- فراوان یاد گرفتهایم. فراوان یاد میگیریم. از تهمت شنیدن فراوان یاد گرفتهایم. از فیلتر شدن فراوان چیزها یاد گرفتهایم. البته خیلی چیزها هم از قبل یاد گرفتهایم؛ مثلا از منزوی شدن کسانی همچون عماد افروغ یا محمد خوشچهره. البته گلایهای نمیتوان از کسی داشت. اتفاقا شیرینی باورها و اعتقادات همینهاست که تنها شاهدش، حجت درونیات باشد. حالا چه این اعتقاد، اسلام باشد، چه تشیع باشد، و چه ولایت فقیه.
- ۰ نظر
- ۰۶ مهر ۸۹ ، ۱۵:۵۰